کلیسای سنندج بنایی مربوط به اواخر صفویه است که در زمان حکومت شاه عباس دوم، هنگامی که ارامنه توسط دولت عثمانی به ایران تبعید شدند، در محله قدیمی «آغهزمان» این شهر ساخته شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، از میان کوچه پس کوچههای محله قدیمی «آغهزمان» که به محله مسیحینشین در میان مردمان قدیم این دیار معروف است، به بنایی قدیمی در ضلع غربی خیابان نمکی میرسیم.
کلیسای با زیربنایی بیش از 1200 مترمربع به قدمت تاریخ ایران زمین، بنایی که در زمانهای گذشته محل عبادت مسیحیان بوده است.
بنایی مربوط به اواخر صفویه در زمان حکومت شاه عباس دوم، هنگامی که ارامنه توسط دولت عثمانی به ایران تبعید شدند، گروهی از آنها نیز در شهر سنندج ساکن و احتمالاً در همان زمان به ساخت کلیسا اقدام کردهاند.
تا رسیدن به درب کلیسا چند صد متری را از ورودی خیابان به داخل کوچه طی میکنیم، درب بزرگ چوپی با دو ستون در طرفین در میان همه ساختمانهای قدیمی این کوچه خودنمایی میکنند....
از درب چوبی قدیمی وارد دالان میشویم. شیوه ساخت و نوع معماری کلیسای سنندج تحت تأثیر معماری سبک اصفهانی بوده و تلفیقی از نماسازی سبک بومی مانند طاقنما و ستون نمای آجری در آن به کار رفته است که به فرم مشعل در بخش فوقانی به صورت سه ترکی آجرکاری شده است.
برای رسیدن به درب سالن کلیسا از ایوان کوچکتری عبور میکنیم و درب قهوهای رنگی که به صورت هلالی با صلیبی در راس آن خودنمایی میکند، را نیز پش سر میگذاریم...
سالن بسیار بزرگ با 10 ستون، ستونهایی که اگر دو مرد دستان خود را به دور آن حلقه کنند، نمیتواند دستان همدیگر را بگیرند با گچبریهای بسیار زیبا....در قسمت انتهایی سالن کلیسا تصویر بزرگی از عیسی مسیح و مجسمهای از مریم مقدس به رنگ آبی و چند فانوس در طاقهای اطراف عکسها قرار دارد.
وجود دو قبر که به گفته پیرزن نگهبان کلیسا که به قول خود تمام روزهای جوانیش را در این کلیسا هزینه کرده است، مربوط به دو کشیش کلیسا بوده که بعد از فوت در همین مکان به شکل نیم صلیب به خاک سپرده شدهاند.
خطوط نگاشته شده بر سنگ قبرها که بیشتر شبیه خط میخی و یا سومری است که با گذشت زمان در حال از بین رفتن است.
برخی طاقچهها مخصوص روشن کردن شمع است که با گذشت سالهای سال آثار باقی مانده شمعها بر روی آن هنوز محسوس است.
به همراه پیرزن از درب سالن کلیسا بیرون میرویم، پیرزن بیچاره به سختی پاهایش را به دنبال خود میکشد و ما را به سمت حیاط بنا هدایت میکند.
از چندین پله که گذشت زمان آثار خود را بر جایجای آنها به یادگار گذاشته است، پایین میرویم به زیر تراس که میرسیم چندین سنگ قبر قدیمی نظرم را به خود جلب میکنند، 18 قبر چسپیده به هم با سنگهایی در اندازههای مختلف که هر کدام در انواع مختلفی حکاکی شده است.
گلهای تندیده در هم بر روی سنگ قبرها و تاریخهایی که هر چند ناخوانا هستند، اما حکایت از سالهای دور دارند....
صلیب حک شده بر قسمت بالای سنگ قبرها در همه آنها مشترک است و همین تصویر به خوبی نشان میدهد که تمام قبور مربوط به پیروان دین مسیح است.
خطوط عمودی در نمای بیرونی ساختمان تاکید بر ارتفاع کلیساست. در گلدسته ناقوس کلیسا کاشیها و گرهچینی قابل ملاحظه است. حجاری سنگهای سر در ورودی که دارای نقش گل لوتوس و ترنج است، کار استادان سنندجی است.
کلیسا دارای قناتی فعال است و آبنمای زیبایی نیز در داخل حیاط آن در ضلع جنوبی دیده میشود.
چهار درخت بزرگ در اطراف حوض وسط حیاط وجود دارد که به گفته پیرزن نگهبان عمری بیش از 50 سال دارند....
از نگهبان میپرسم مادر جان چند سال است که اینجا مشغول به کاری؟
در حالی که دستانش را در لابهلای کت پارهاش مخفی میکند میگوید تمام روزهای جوانیم را به همراه همسر در این کلیسا گذراندهام..
شوهرم سال گذشته به رحمت خدا رفت و من به همراه دو دخترم هنوز در اینجا زندگی میکنیم و با کمکهایی که بازدیدکنندگان گاه و بیگاه این کلیسا به ما میکنند امرار معاش میکنیم.
وی میگوید: بازدیدکنندگان ما دانشجویان و گاهی تعدادی از علاقمندان به اماکن قدیمی و یا گردشگران و مسافرانی هستند که از شهرها و استانهای دیگر به این مکان میآیند.
مسئول حفظ ابنیههای میراث فرهنگی و صنایعدستی کردستان نیز در مورد این کلیسای قدیمی میگوید: این بنای تاریخی با مساحت بیش از یکهزار و 200 متر مربع تنها کلیسا در سطح استان است.
نصرالله منصوری افزود: این بنای تاریخی هر ساله میزبان جمعی از علاقمندان میراث تاریخی و گردشگران است.
وی در مورد سنگ قبرهای قدیمی در این کلیسا نیز بیان کرد: با توجه به اینکه کوچکترین کاوشی در این بنای تاریخی انجام نشده است، اطلاع دقیقی در مورد جزئیات این سنگ قبرها و اینکه اصلاً کسی در آنها دفن شده است، وجود ندارد.
به گفته وی، 2 مقبره داخل سالن کلیسا به احتمال زیاد مربوط به کشیشان آن است.
با دیوارها و خاطرات قدیمی این بنای تاریخی و رازهای نهفته در آن و پیرزن نگهبانش که تکیه بر درب ورودی کلیسا از ناملایمات روزگار و برخی برخوردهای زشت برخی بازدیدکنندگان ناله میکرد، خداحافظی میکنیم و برای معرفی جاذبه دیگری در شهر دژهای قدیم راهی میشویم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر