۱۳۹۵ دی ۲۲, چهارشنبه

مرگ رفسنجانی ارزوهای سران ایران را به هم خواهد زند


آیت‌ الله روح الله خمینی و اکبر هاشمی رفسنجانیحق نشر عکسHASHEMIRAFSANJANI.IR
Image captionدر سال آخر حیات آیت الله خمینی، زمانی که کسی جرات صحبت کردن در باب آشتی با آمریکا را نداشت رفسنجانی نامه‌ای نوشت و متذکر شد که "سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست"

تا زمان مرگ آیت‌الله روح الله خمینی، رهبر انقلاب ایران در سال ۱۳۶۷، بدون شک فرد دوم قدرتمند در ایران اکبر هاشمی رفسنجانی بود. از نزدیکی رفسنجانی به آقای خمینی و نفوذش داستان‌های زیادی نقل شده است. بسیاری از جمله دوستان و دشمنان رئیس‌جمهوری سابق ایران اتفاق نظر دارند که این رفسنجانی بود که نهایتا رهبر ایران را متقاعد به پذیرش خاتمه جنگ با عراق کرد، کاری که گروهی آن را نجات ایران از ویرانی و مرگ و گروهی دیگر خیانت به آرمان های انقلاب می‌دانند.
تلاش رفسنجانی در جلسه خبرگان رهبری در ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ تاثیر تعیین کننده‌ای در انتخاب آیت الله خامنه‌ای به سمت رهبری ایران داشت. انتخاب آقای خامنه‌ای بقدری دور از ذهن بود که خود ایشان می‌گوید "حتی یک لحظه در ذهن خودم خطور نمی‌دادم که این مسئولیت به من متوجه خواهد شد. من همیشه خودم را نه فقط از این منصب بسیار خطیر و مهم، بلکه حتی از مناصبی که به مراتب پایین‌تر از این منصب بوده است ... کوچک‌تر می‌دانستم."
این احتمال وجود دارد که چنین طرز تفکری مانع از این شده که آقای خامنه‌ای دست به خطر بزند و مسیری را که آقای خمینی ترسیم کرده بوده تغییر دهد. آمریکا مصداق شیطان بزرگ بود و راه دوستی و مصالحه با آن بسته شده بود.

آیت‌ الله خمینی و رفسنجانیحق نشر عکسFARS
Image captionتا زمان مرگ رهبر انقلاب ایران، آیت‌ الله روح الله خمینی، در سال ۱۳۶۷، بدون شک فرد دوم قدرتمند در ایران اکبر هاشمی رفسنجانی بود

رفسنجانی با این نظر مخالف بود. در سال آخر حیات آیت الله خمینی، زمانی که کسی جرات صحبت کردن در باب آشتی با آمریکا را نداشت رفسنجانی نامه‌ای به آقای خمینی نوشت ومتذکر شد که "سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم، قابل تداوم نیست."
موضوع رابطه با آمریکا در مرکز اختلافات رفسنجانی با رهبر ایران بود. او در دوران ریاست جمهوری‌اش در چند برهه، به رغم نظر آقای خامنه‌ای تلاش کرد باب آشتی با آمریکا را باز کند اما از سوی آمریکا جواب مساعد نیامد. او مدام اصرار داشت که "قهر با آمریکا ابدی نیست" که با واکنش شدید آقای خامنه‌ای روبرو می‌شد.
دوران ریاست جمهوری رفسنجانی شکست کامل او را در فضای سیاسی ایران رقم زد. در حالی که رفسنجانی در تلاش برای بهبود رابطه با غرب حتی آمریکا بود، اقداماتی از جمله کشتن سران حزب دموکرات در رستوران میکونوس در برلین بسیار سئوال برانگیز شد. به هر صورت، در نتیجه این اقدامات، تلاش‌های رفسنجانی برای بهبود رابطه با غرب شکست خورد و تمام کشورهای اروپائی سفرای خود را از ایران فرا خواندند.
در دوران ریاست جمهوری آقای رفسنجانی فشارهای امنیتی و سرکوب مخالفان ادامه داشت و سیاست‌های آزاد سازی اقتصاد، تورم ۵۰ درصدی و شورش در برخی از شهرها را در پی داشت. نتیجه آن شد که در انتخابات مجلس ششم رفسنجانی نفر سی‌ام انتخابات تهران شد و انصراف داد.

آیت الله خامنه‌ای، رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژادحق نشر عکسGETTY IMAGES
Image captionهاشمی رفسنجانی با آمدن احمدی نژاد متحمل سنگین‌ترین حملات شد و کاملا به حاشیه رانده شد

هاشمی رفسنجانی که با آمدن احمدی نژاد متحمل سنگین‌ترین حملات شده و کاملا به حاشیه رانده شده بود با اوج‌گیری اعتراضات و تظاهرات سال ۱۳۸۸، از دوران فترت چند ساله خارج شد و به صحنه بازگشت.
رفسنجانی که هرگز اصلاح طلب نبود به حمایت از اصلاح طلبان در آمد و سنگ تمام گذاشت. این موضع‌‎گیری و موضع گیری‌های بعدی او علیه جناح محافظه کار، چه از سر مصلحت برای نجات حیات سیاسی‌اش و چه بر اثر تحولات فکری، باعث اوج‌گیری محبوبیت او در میان طبقه متوسط شهری شد که نیروی سیاسی عمده‌ای در ایران به شمار می‌رود.
کسانی که به نحوی از اعتراضات ۸۸ حمایت کرده بودند به عنوان پشتیبانی از "فتنه" یا به زندان افتادند و یا حداقل مشاغل خود را از دست دادند. رفسنجانی، ۳ سال بعد، توسط آقای خامنه‌ای برای یک دوره پنج ساله دیگر به ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزیده شد. به عبارت دیگر رفسنجانی بزرگتر از آن بود که از نظام رانده شود. اخراج او از یک شکاف عمیق در نظام و بی‌ثبات بودن آن حکایت می‌کرد. در عین حال انتخابات خبرگان در اسفند ماه گذشته نشان داد که میزان محبوبیت او بالاست. آقای رفسنجانی بیشترین آراء را از آن خود کرد.
مرگ رفسنجانی چهار تاثیر عمده بر فضای سیاسی ایران خواهد داشت.
اول، جریان میانه‌رو با مانور روی فقدان رفسنجانی و بزرگ کردن خطر روی کار آمدن یک عنصر تندرو، مخالفین جناح تندرو را که قشر عظیم شهری هستند بار دیگر به صحنه خواهد کشاند. تجلی این امر در انتخابات ۱۳۹۶ دیده خواهد شد و به احتمال قوی به پیروزی روحانی منجر خواهد گردید. حمایت رفسنجانی (و البته خاتمی) از روحانی عامل تعیین کننده‌ای در پیروزی او در سال ۹۲ بود. آن زمان روحانی سیاستمدار چندان شناخته شده‌ای نبود.

وداع با هاشمی رفسنجانیحق نشر عکسTASNIM
Image captionمرگ رفسنجانی چه تاثیری بر فضای سیاسی ایران خواهد داشت؟

دوم، میانه‌روها و اصلاح طلبان یک حامی قدرتمند و استراتژیک را "در درون نظام" از دست داده‌اند. این می‌تواند فرصتی برای تندروها برای اعمال فشار بر جناح میانه رو ایجاد کند. هر چند که رفسنجانی به لحاظ سِمت رسمی در موقعیتی نبود که بتواند جناح محافظه کار را از اِعمال تندروی باز دارد اما محبوبیت او و ریشه‌دار بودنش در نظام باعث می‌شد آنان همواره سدی را در مقابل خود احساس کنند و از دست زدن به اقدامات تخریبی شدید خودداری کنند.
اعتراض‌های بی‌سابقه رفسنجانی در جریان تایید صلاحیت کاندیداها در انتخابات اسفند ماه گذشته، تا حدی شورای نگهبان را عقب نشاند. این امر زمینه را برای حذف بزرگان جناح محافظه کار، محمد یزدی و محمد تقی مصباح از مجلس خبرگان، و شکست کامل محافظه کاران در انتخابات مجلس در تهران فراهم آورد.
سوم، درست است که حامیان رفسنجانی نتوانستند اکثریت مجلس خبرگان را به دست بگیرند اما در صورت درگذشت آیت الله خامنه‌ای، هاشمی رفسنجانی می‌توانست با ایجاد یک فراکسیون ۳۰ نفره در مجلس خبرگان جلوی انتخاب یک تندرو را به عنوان رهبر جدید بگیرد (برای رهبری، فرد منتخب باید حداقل دو سوم آراء ۸۸ عضو خبرگان را به خود جلب کند). هر چند که روحانی نیز در خبرگان عضویت دارد اما از مقام و منزلت رفسنجانی بین معممین عضو خبرگان برخوردار نیست. از اینرو اگر ظرف هشت سال‌ آینده اتفاقی برای آیت الله خامنه‌ای بیفتد، رهبر بعدی به احتمال قریب به یقین یک محافظه کار تندرو خواهد بود. شایعات بیشتر حول آقای صادق لاریجانی دور می‌زند.
چهارم، با خاموش شدن تقریبا کامل صدای محمد خاتمی، تنها کسی که می‌تواند مشعل رهبری جناح میانه رو را به دست بگیرد حسن روحانی است. خبر خوب برای میانه روها این است که حسن روحانی ۶۸ ساله هنوز چندان مسن نیست. اما خبر بد این است که اگر به هر شکل روحانی از صحنه سیاست ایران خارج شود، چه بطور طبیعی و چه با فشار تندروها، آنچنان که بر سر خاتمی آمد، حداقل تا آینده قابل پیش‌بینی کسی نیست که بتواند جای او را بگیرد. در دراز مدت باید دید حسن خمینی چگونه نقش بازی می‌کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر