عصر ایران؛ ایرج شرف زاده - چند ماهی است که برخی از محافل سیاسی از محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق به عنوان یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در سال 96 یاد می کنند و این مسئله هر روز از سوی برخی نزدیکان او و رسانه های مخالف دولت جدی تر عنوان می شود.
قطعاً اطرافیان او بیش از خودش مایل به این مانورها هستند زیرا می دانند در حالی که نه تخصصی دارند و نه کارنامه ای درست و درمان، کسی در این مملکت به آنها پست های عالی را تعارف نخواهد کرد مگر این که رئیس سابق شان برگردد و آنها را به باز به نان و نوایی تازه برساند.
طی 24 سال گذشته تمامی رئیسان جمهور ایران، هر کدام دو دوره چهارساله به عنوان رئیس جمهور انتخاب شدند اما هم اکنون که حدود یک سال دیگر به چهارسال اول ریاست جمهوری حسن روحانی باقی مانده است، احمدی نژاد به این فکر افتاده که خود را آماده کارزار برای انتخابات ریاست جمهوری سال 96 کند.
به راستی تیم سیاسی احمدی نژاد چه تفکری در مخیله خود می پرورانند و به چه معادلات سیاسی رسیده اند که در فکر به دست گرفتن دوباره قوه مجریه هستند؟
البته احمدی نژاد شاید بسیار باهوش تر از این باشد که یک بار دیگر بخواهد خود را کاندیدای ریاست جمهوری کن ، حتی به فرض اینکه از فیلتر شورای نگهبان بگذرد، آیا دیدگاه و نظر مردم نسبت به خود و تیم سیاسی و کارنامه اش را فراموش کرده است؟!
کاندیداتوری مجدد احمدی نژاد نشان از عدم درک صحیح از معادلات سیاسی و آرایش حزبی درون حکومت و همه تر از همه عدم شناخت نسبت به جامعه ایران دارد وگرنه باید نسبت به هوشمندی او شک کرد.
هنوز زمان بسیار زیادی از دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد نگذشته است و مردم ایران ، دوران هشت ساله ( 84 تا 92 ) او را به وضوح دریاد دارند: از تحریم های فلج کننده ای که نتیجه عملکرد احمدی نژاد بود تا فساد مالی بی سابقه و رقم خوردن بزرگ ترین اختلاس تاریخ کل دنیا و از هدر دادن صدها میلیارد دلار درآمد نفتی تا حرکت رسمی به سمت انهدام اخلاقیات در جامعه.
طی چند ماه اخیر جناح تمامت خواه و مخالف دولت، حملات خود را علیه حسن روحانی و دولت او شدیدتر کرده است که نمونه های آن در سطوح سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی به وفور دیده می شود و این در حالی است که روحانی پس از رفع مشکلات مربوط به مذاکرات هسته ای و برجام و درست در زمانی که نیازمند فضایی آرام و به دور از تنش برای جلب سرمایه گذاران کشورهای خارجی و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است ، این کار شکنی ها شدت بیشتری به خود گرفته است. در واقع، کارشکنان می ترسند روحانی موفقیت اقتصادی به دست آورد و این موفقیت او را مجدداً رئیس جمهور کند، لذا به بهای تشدید مشکلات مردم هم که شده، می کوشند روحانی را تک دوره ای کنند.
شاید احمدی نژاد و تیم او در این اندیشه غلط هستند که طی یک سال آینده مردم روز به روز از روحانی و دولت او ناامید شده و به سوی رئیس جمهور سابق ( احمدی نژاد ) روی خواهند آورد. اما واقعیت این است که اگر مردم کوچکترین گوشه چشمی به احمدی نژاد و سیاست های او داشتند مطمئناً در انتخابات خرداد 92 از میان 8 کاندیدای پست ریاست جمهوری ، روی خوشی به کاندیدای نزدیک به او رأی می دادند نه دورترین فرد نسبت به او.
حتی به فرض اینکه روحانی رئیس جمهور موفقی نباشد، آنگاه مردم به کسی رأی می دهند که دیدگاه و برنامه ای نو داشته باشد نه کسی که 8 سال تمام به همراه مشایی و بقایی و رحیمی و دیگر اعضای باندش کشور را به عرصه نمایش های تبلیغی تبدیل کرده بود و با توزیع پول می خواست کاستی هایش را بپوشاند.
احمدی نژاد، به تاریخ پیوسته است و شاید فضاسازی های انتخاباتی اش به این خاطر باشد که مطالبه محاکمه اش را تحت الشعاع قرار دهد؛ هر چند که خیلی ها هم بدشان نمی آید او در یک انتخابات رقابتی شرکت کند و با رأی پایینی شکست سنگینی بخورد تا بلکه بداند لولو برده است آنچه را باید ببرد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر