كانون حمایت از خانواده جان باختگان و بازداشتی ها 4آبان: در پی نامه ۱۴نماینده مجلس به رئیس قوه قضاییه برای رسیدگی مجدد به پرونده نرگس محمدی، جعفر منتظری گفته بود که: نمایندگان قبل از نوشتن نامه در حمایت از عناصر مطرود، وضعیت پرونده آنها را بررسی کنند و آن را مورد بررسی قرار دهند و همچنین او را جزیی از یک ضلع مثلث شوم نامیده بود که در این رابطه نرگس محمدی، فعال حقوق بشر جوابیه ای را به جعفر منتظری منتشر کرده است که متن کامل نامه به قرار زیر می باشد:
«جناب آقای جعفر منتظری
دادستان محترم کل کشور
با سلام و احترام
فرمایشات حضرتعالی را در تاریخ بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۹۵ در یکی از جراید خواندم. حضرتعالی با کلامی عتابآلود و تهدیدآمیز نسبت به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که نامهای برای رسیدگی مجدد به پروندهام مرقوم فرموده بودند، مرا «ضلع شوم مثلثی» (فرضی از منظر جنابعالی)، فردی که «پروندهای دارم که از وضعیت مناسبی برخوردار نیست» و «عنصر مطرود» خطابم کردهاید. تهدید کردهاید که «اگر قوه قضائیه اسناد تخلفم را بر ملا نمیکند دلیل بر این نیست که انسان خوبی هستم» و با الفاظی که نه در شأن نمایندگان و منتخبان ملت است و نه شنوندگان فرمایشات دادستان کل، نمایندگان و مسئولانی را که انتقاد میکنند را مسئولانی دانستهاید «که از سر جهل و غفلت حرکت میکنند و جامعه و نظام را دچار مصیبت بزرگی میکنند.»بیمقدمه خدمتتان عرض میکنم، سخت مشتاقم و درخواست عاجل دارم هر آنچه نسبت به تخلفات شرعی، قانونی، انسانی اینجانب در دست دارید، از طریق تمام رسانههایی که در اختیار دارید، برملا بفرمائید. بهیاد داشته باشید، او که اصرار بر علنی بودن دادگاه داشت، من متهم بودم و آنکه اصرار بر خفا و پنهان بودن آن داشت، قوه قضائیه بود. به همین صراحت عرض میکنم به قدری تخلفات و توهینهای اخلاقی علیه زنان در سلولهای انفرادی بازداشتگاههای امنیتی دیده و شنیدهام که اگر روز بر ملا کردن اسناد باشد، او که در موضع تهدید است من هستم نه دیگران. پس بهتر است بهگونهای سخن گفته شود که اینطور برداشت نشود که مقامات حکومتی فقط به بولتنها توجه میکنند و توجهی به دفاعیات متهم ندارند؛ روشی که نتیجهاش به رویه تبدیل شدن فرهنگ «بگم و بگم» در میان مقامات حکومتی میشود.
جناب آقای دادستان!
من یک فعال حقوق بشر هستم. تاکنون نوشتههایم با محوریت قانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوقِ نوشته شده بر اوراق کتاب، بوده است اما این نامه را از داخل زندان و بر مبنای حیثیت و شرف انسانی مینویسم که بر اوراق و کتب قانون، نانوشته، اما بر جانم حک شده است. من یک انسانم. من یک شهروند آزاد ایرانیام. پس اجازه تعرض به حیثیت و هویت و موجودیت انسانیام نخواهم داد و تا احقاق حقم و اجرای عدالت سکوت نخواهم کرد. پس منتظر شنیدن سخنانی هستم که مبنای حقوقی داشته باشند.
جناب آقای دادستان
قوه قضاییه که شما نیز عضوی از آن هستید، حکمی غیر عادلانه علیه اینجانب صادر کرده که به الزام قانون، زندان را تحمل خواهم کرد؛ نه قصد تخطی و فرار دارم و نه قصد بازگشت دارم اما مطمئن باشید پرونده من از هزاران هزار پرونده ایرانیان باشرفی است که نهتنها وضعیت نامناسبی ندارند بلکه برگی افتخار آفرین از مبارزات حقطلبانه ملتی است که جان و مالشان را برای آزادی و عدالت دادهاند و خواهند داد. اگر فرض حضرتعالی بر این است که بنده مطرود همان قدرتمدارانی هستم که اعلام بیزاری و بیگانگی و جدایی مرامشان نمودهام، جای بسی رضایت و شکرگزاری است، اما من نه ضلع و زاویه مثلث شوم متصور حضرتعالی، که مؤمن به کرامت والای انسانی از طریق تلاش برای تحقق آن میباشم. پیشنهاد میکنم اگر قصد بر ملا کردن و رسوا نمودن دارید که همگان بدانند چه کسی خوب و چه کسی بد است، نگاهی به پرونده متهمان کهریزک، دروغ گویان و دزدان بیت المال، حمله کنندگان به کوی دانشگاه و آمران و عاملان فجایع سال ۸۸ بیفکنید تا متوجه شویم که کدام یک از مسئولان از سر جهل و غفلت حرکت کردند و میکنند و جامعه دچار چه نوع مصیبت بزرگی شده است. در پایان اعلام میکنم آمادهام صفحه به صفحه کیفر خواست و دفاعیاتم و لحظه به لحظه زندگیام را بر ملا کنید تا همه ما نزد افکار عمومی به قضاوت نشانده شویم تا مطرود شود هر کدام از ما که سزاوار طرد شدن است.
«جناب آقای جعفر منتظری
دادستان محترم کل کشور
با سلام و احترام
فرمایشات حضرتعالی را در تاریخ بیست و نهم مهرماه سال ۱۳۹۵ در یکی از جراید خواندم. حضرتعالی با کلامی عتابآلود و تهدیدآمیز نسبت به نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی که نامهای برای رسیدگی مجدد به پروندهام مرقوم فرموده بودند، مرا «ضلع شوم مثلثی» (فرضی از منظر جنابعالی)، فردی که «پروندهای دارم که از وضعیت مناسبی برخوردار نیست» و «عنصر مطرود» خطابم کردهاید. تهدید کردهاید که «اگر قوه قضائیه اسناد تخلفم را بر ملا نمیکند دلیل بر این نیست که انسان خوبی هستم» و با الفاظی که نه در شأن نمایندگان و منتخبان ملت است و نه شنوندگان فرمایشات دادستان کل، نمایندگان و مسئولانی را که انتقاد میکنند را مسئولانی دانستهاید «که از سر جهل و غفلت حرکت میکنند و جامعه و نظام را دچار مصیبت بزرگی میکنند.»بیمقدمه خدمتتان عرض میکنم، سخت مشتاقم و درخواست عاجل دارم هر آنچه نسبت به تخلفات شرعی، قانونی، انسانی اینجانب در دست دارید، از طریق تمام رسانههایی که در اختیار دارید، برملا بفرمائید. بهیاد داشته باشید، او که اصرار بر علنی بودن دادگاه داشت، من متهم بودم و آنکه اصرار بر خفا و پنهان بودن آن داشت، قوه قضائیه بود. به همین صراحت عرض میکنم به قدری تخلفات و توهینهای اخلاقی علیه زنان در سلولهای انفرادی بازداشتگاههای امنیتی دیده و شنیدهام که اگر روز بر ملا کردن اسناد باشد، او که در موضع تهدید است من هستم نه دیگران. پس بهتر است بهگونهای سخن گفته شود که اینطور برداشت نشود که مقامات حکومتی فقط به بولتنها توجه میکنند و توجهی به دفاعیات متهم ندارند؛ روشی که نتیجهاش به رویه تبدیل شدن فرهنگ «بگم و بگم» در میان مقامات حکومتی میشود.
جناب آقای دادستان!
من یک فعال حقوق بشر هستم. تاکنون نوشتههایم با محوریت قانون و اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوقِ نوشته شده بر اوراق کتاب، بوده است اما این نامه را از داخل زندان و بر مبنای حیثیت و شرف انسانی مینویسم که بر اوراق و کتب قانون، نانوشته، اما بر جانم حک شده است. من یک انسانم. من یک شهروند آزاد ایرانیام. پس اجازه تعرض به حیثیت و هویت و موجودیت انسانیام نخواهم داد و تا احقاق حقم و اجرای عدالت سکوت نخواهم کرد. پس منتظر شنیدن سخنانی هستم که مبنای حقوقی داشته باشند.
جناب آقای دادستان
قوه قضاییه که شما نیز عضوی از آن هستید، حکمی غیر عادلانه علیه اینجانب صادر کرده که به الزام قانون، زندان را تحمل خواهم کرد؛ نه قصد تخطی و فرار دارم و نه قصد بازگشت دارم اما مطمئن باشید پرونده من از هزاران هزار پرونده ایرانیان باشرفی است که نهتنها وضعیت نامناسبی ندارند بلکه برگی افتخار آفرین از مبارزات حقطلبانه ملتی است که جان و مالشان را برای آزادی و عدالت دادهاند و خواهند داد. اگر فرض حضرتعالی بر این است که بنده مطرود همان قدرتمدارانی هستم که اعلام بیزاری و بیگانگی و جدایی مرامشان نمودهام، جای بسی رضایت و شکرگزاری است، اما من نه ضلع و زاویه مثلث شوم متصور حضرتعالی، که مؤمن به کرامت والای انسانی از طریق تلاش برای تحقق آن میباشم. پیشنهاد میکنم اگر قصد بر ملا کردن و رسوا نمودن دارید که همگان بدانند چه کسی خوب و چه کسی بد است، نگاهی به پرونده متهمان کهریزک، دروغ گویان و دزدان بیت المال، حمله کنندگان به کوی دانشگاه و آمران و عاملان فجایع سال ۸۸ بیفکنید تا متوجه شویم که کدام یک از مسئولان از سر جهل و غفلت حرکت کردند و میکنند و جامعه دچار چه نوع مصیبت بزرگی شده است. در پایان اعلام میکنم آمادهام صفحه به صفحه کیفر خواست و دفاعیاتم و لحظه به لحظه زندگیام را بر ملا کنید تا همه ما نزد افکار عمومی به قضاوت نشانده شویم تا مطرود شود هر کدام از ما که سزاوار طرد شدن است.
نرگس محمدی-آبان ماه ۱۳۹۵زندان اوین»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر