"خیبرآنلاین" - احمد طحانی/ همین چندشب پیش بود که صحبت یکی از دوستان، باعث شد درباره ثروت رهبر معظم انقلاب جستجوی مفصلی انجام دهم. مطلبی که پیش روی شماست، حاصل این کندوکاو اینترنتی است و البته گزارش و مقاله هایی که داخل و خارج از کشور درباره ثروت امام خامنه ای تهیه شده است.
مقدمه:
در مورد ثروت رهبر معظم انقلاب، قبل از اینکه این موج جدید راه بیافتد گزارش ها و مقاله هایی نوشته شده بود. یادم می آید زمانی صحبت از ثروت کلان رهبری در خارج از مرزهای کشور بود. حتی می گفتند چند خیابان، با همه آنچه در آن هست، در فلان کشور متعلق به آیت الله خامنه ای است. آنها حتی در حساب و کتاب خصمانه شان، پول ها و شمش های طلای رهبر انقلاب در صندوق خزانه داری یک کشور اروپایی را هم به آن خیابان اضافه می کردند! همان زمان، در جمعی که این مسئله، یعنی ثروت رهبری مطرح شد، یکی از آشنایان رندی کرد و گفت: رهبر انقلاب از نظر استکبار جهانی و همپیمانانش در لیست سیاه قرار دارد. ایشان چطور توانسته در کشوری که همپیمان و هم کاسه آمریکا و انگلیس و... است سرمایه گزاری کند!؟ و در ثانی، حتی فرض کنیم که آن کشور به دلایلی خاص سرمایه ایشان را پذیرفته است، آنوقت ایشان کی و چطور قرار است از این ثروت استفاده کند!؟ سوالات عارفانه آن آشنای قدیمی، حقیقتا پرده از دروغی که با آب و آتش بین عناصر ضد انقلاب و افراد ساده لوحی که گوششان فقط به پمپاژ دروغ های رسانه ای استکبار است و هرچه می شنود تکرار می کنند برداشت. مدتها از آن روز گذشته و امروز باز ادعای جدیدی توسط «رویترز» منتشر و توسط بلندگوهایی که صدای استکبار را منعکس می کنند بازنشر شده است. گزارش رویترز، چیز جدیدی نیست. همان ادعای قدیمی است، اما از زاویه ای دیگر. و اینبار سعی شده به گونه ای به مسئله پرداخته شود که به راحتی نتوان آنرا زیر سوال برد. رویترز، و رویترزی ها اما از یک فرمول قطعی غافل بوده اند: «ماه همیشه پشت ابر نمی ماند!»
بحث و بررسی:
1. خبرگزاری رویترز روز دوشنبه 20 آبان گزارشی منتشر می کند مبنی بر اینکه «دارایی رهبر انقلاب بالغ بر 95 میلیارد دلار تخمین زده می شود». حال باید پرسید این گزارش چطور به این نتیجه جالب رسیده است؟ ساده است: گزارش نویسان رویترز، با یک حساب سرانگشتی از سرمایه های انقلاب، و سازمانی که به فرمان امام خمینی (ره) تاسیس شد، آنرا ثروت رهبر معظم انقلاب تلقی کرده اند! رویترزی ها دارایی «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام» را محاسبه کرده اند و آنرا دارایی رهبر انقلاب بحساب آورده اند. اما شاید بشود این گزارش را جمع حق و باطل دانست؛ قطراتی از حق، درحالیکه محلولی از باطل آنرا در خود حل کرده است! بخشی که متعلق به دارایی های نظام است، درست است. نظام مقدس جمهوری اسلامی، که در سایه ایمان و اعتقاد مردم و به رهبری امام خمینی (ره) شکل گرفته است، آنقدر ثروت مند هست که تحریم های ریز و درشت خارجی هم از پس آن برنیاید. در درون کشور عزیزمان ایران، هرچه بخواهیم ثروت وجود دارد. از منابع نفت و گاز گرفته تا طلا و مس و اورانیوم. از زمین های حاصل خیز گرفته، تا اقلیم چهار فصلی که برای یک کشور ثروت بزرگی محسوب می شود. از طرف دیگر موقعیت جغرافیایی ایران هم در نوع خود یک ثروت بزرگ است. به نحوی که ایران تقریبا شاهراه منطقه محسوب می شود. بگذریم از قدرت سیاسی ایران، که حتی خود آمریکایی ها و همپیمانانشان هم متوجه شده اند که کوچکترین اقدامی در منطقه، بدون در نظر گرفتن قدرت جمهوری اسلامی تقریبا غیر ممکن است. همه اینها ثروت است، و گزارشگران رویترز از خیلی از این موراد غافل مانده اند. آنها می توانستند دریای خزر و خلیج فارس را هم ارزش گزاری کنند و به ثروت رهبر انقلاب اسلامی بیافزایند! حتی همه آنچه زیبایی های گردش گری و توریستی است، یا آثار باستانی هم می توانستند با فرمول غلطی که دارند، جزو ثروت رهبر انقلاب به حساب بیاورند. اما شاید در پشت پرده این غلفت، تیزبینی و مکری نهفته باشد؛ چراکه اگر این ثروت ها را هم در گزارش قید می کردند، بیشتر شبیه یک گزارش طنز می شد تا گزارشی خبری!
2. ثروت هایی که در داخل کشور وجود دارد، همه و همه متعلق به ایران اسلامی است. متعلق به کشور است. متعلق به مردم است. و همه از آن استفاده می کنند. رهبر معظم انقلاب، طبق قانون و وظیفه ای که مجلس خبرگان بر عهده ایشان گذاشته است، به عنوان ولی فقیه، تنها در حیطه وظیفه دینی و سیاسی خود گام برداشته اند. سطح زندگی مادی رهبر معظم انقلاب، همواره پایین تر از سطح متوسط جامعه بوده است، و شاهدان داخلی خارجی بر این ادعا مهر تایید زده اند. به عنوان نمونه یکی از سایت های خبری ضد انقلاب (روز آنلاین) از آیت الله مهدوی کنی خاطره ای نقل می کند که در آن آمده است که رهبر انقلاب، از آقای گلپایگانی، رئیس دفتر خود، در مقاطعی برای گذران مخارج زندگی پول قرض کرده اند. یا در مثالی دیگر نقلی از رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی (حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر رشاد) را می آورد: «دلم میخواهد از نعلین پاره پاره و ترک خورده مقام معظم رهبری عکس بگیرم تا مظلومیت و سادهزیستی «سید علی» را به دیگران نشان دهم.» دیگر آنکه عطاء الله مهاجرانی که بعد از خروج از کشور به جمع ضد انقلاب پیوسته و سایت جرس (جنبش راه سبز) را مدیریت می کند، در اظهار نظری می گوید: «حتی یک نقطه سیاه یا خاکستری در زندگی مالی آیت الله خامنه ای وجود ندارد.» اینها و موارد بسیار دیگری که وجود دارد، نشان می دهد که مقام معظم رهبری حفظه الله، حتی یک ریال هم از آنچه طبق گزارش رویترز ثروت ایشان محسوب می شود(!) خرج نکرده اند. زندگی ساده رهبر معظم انقلاب، همواره از قول شخصیت های مختلف با سلایق گوناگون مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است و از همه مهمتر، از چشمان تیز بین مردم بصیر ایران اسلامی پنهان نمانده است.
3. در ادامه اتهاماتی که پرچمدار انقلاب را هدف گرفته، اتهامات متعددی هم به سوی فرزند بزرگوار مقام معظم رهبری، آقا مجتبی روانه شده است. دکتر حداد عادل در این مورد می گویند: «در این 13 سالی كه آقا مجتبی و دخترم با هم زندگی كردهاند، هیچ وقت مساحت آپارتمانهایشان 100 متر نشده. خانهای كه الان در آن زندگی میكنند، حول و حوش 70 متر است. آقا چهار تا پسر دارند كه با ایشان زندگی میكنند و آنها هم زندگیهایی مشابه مادر و پدرشان دارند. جای آنها هم محدود است. داماد بنده یك وقت كه میخواهد ما را دعوت كند، باید حواسمان باشد كه بیشتر از ده دوازده نفر نشویم، چون برای پذیرایی مشكل جا پیدا میكنند.» جالب است که این حقیقت آنقدر روشن است که حتی پایگاه خبری ضدانقلاب روزآنلاین، وقتی می خواهد درباره ثروت رهبری مطلبی کار کند، برای اینکه ادعایش برای مخاطب باور پذیر باشد، مجبور است بخشی از حقایق را هم در مطلب بگنجاند. متن فوق هم عین عبارتی است که در روزآنلاین کار شده است. حقیقت زندگی رهبر انقلاب، از زبان افراد زیادی که با سلایق گوناگون سیاسی و حتی مذهبی در داخل کشورند بیان شده است، اما به حکم «الفضل ماشهدت به الاعداء» به برخی از موارد اشاره شد. بد نیست داخل پرانتز عرض شود که تعریف منافق و معاند، با اعتراف و جمله معروف حضرت امام (ره) که اگر دشمن از تو تعریف کرد در خودت شک کن، متفاوت است. بالاخره بین تعریف و تمجید تا اعتراف، باید هم تفاوت باشد.
و به قول شاعر: خوشتر آن باشد که سر دلبران/گفته آید در حدیث دیگران!
4. مشغول وبگردی و بررسی گزارش و نوشته های اینترنتی مربوط به ثروت رهبر معظم انقلاب بودم که نوشته ای جالب برخوردم:
«سید علی خامنه ای ثروتمندترین رهبر دنیاست!
چرا که:
خونی که در رگ ماست
همه هستی مان
جان ناقابل مان
و مختصر آبرویی که داریم
همه و همه
از آن خامنه ای است
که با این کلکسیون
و با این همه ثروت
ویلا ندارد… بیت دارد…
خانه اش به جای فرش
عرش دارد و گلیم و چند تکه آسمان
همه چیز ساده است
مثل خانه زهرا(س)
مثل خیمه حسین(ع)
و حسینیه امام خمینی(ره) دارد
و چفیه دارد
و عصایی که چوبش از شجره طوباست
و دست مجروحی که ریشه در "کف العباس” دارد»
حقیقتا درست هم هست؛ آیت الله خامنه ای ثروتمند ترین فرد جهان است، چون میلیون ها بسیجی جان بر کف دارد. ثروتمند ترین است، چون در عین مظلومیت، پر ابهت ترین است. ثروتمند ترین است، چراکه در دل طبقه مظلوم و محروم جامعه جای ویژه ای دارد. ثروتمند ترین است، چون از سلاله زهراست(س). ثروتمند ترین است، چون جانش را، جانی که برای مسلمین جهان عزیزتر از آن نیست، در راه دین و قران، ناقابل می داند...
و براستی چه ثروتی بالاتر و با ارزش تر از دشمنی بندگان دنیا؟ دشمنی کسانی که آنقدر از مال مردم مظلوم دنیا خورده اند که به دایره تبدیل شده اند!؟ گزارش سایتی که وابسته به رژیم خونخوار اسرائیل است و متعلق به آمریکا، علیه ایشان، آیا ثروت محسوب نمی شود؟ دشمنی ساده لوحانی که ابهت استکبار چشمانشان را کور کرده چطور؟ یا آنها که کمر بر بندگی دنیا بسته اند؟
به راستی که رهبر معظم انقلاب ثروتمندترین رهبر جهان است...
ذکر خاطرات برخی از مسئولان:
1. خاطره ای از آیت الله العظمی جوادی آملی:
يك روز مهمان مقام معظم رهبري بودیم كه فرزندشان آقا مصطفي هم نشسته بود. وقتي كه سفره پهن شد، ايشان به فرزندشان نگاهي كرده و فرمودند: «شما به منزل برويد». من خدمت ايشان عرض كردم كه اجازه بفرماييد آقازاده هم باشند كه ايشان فرمودند: «اين غذا از بيتالمال است، شما هم ميهمان بيتالمال هستيد اما براي بچهها جايز نيست كه بر سر اين سفره بنشينند» من در آن لحظه فهميدم كه خداوند چرا اين همه عزت به ايشان عطا فرمودهاند. (فارس:8703210909)
2. خاطره ای از حجت الاسلام ناطق نوری:
به خاطر دارم جناب آقای هاشمی رفسنجانی که با آقا آشنایی دیرین دارند و رفیق بودند، تصمیم به خرید قطعه زمینی داشتند و به ایشان نیز پیشنهاد کردند که اجازه بدهید یک تکه زمین هم برای شما بخریم. فرمودند: شما میدانید که من اهل این چیزها نیستم. این روحیه زهد و بیاعتنایی به مال دنیا در ایشان بارز بود. (جام جم آنلاین:100944936073)
3. خاطراتی از حجت الاسلام و المسلمین راشد یزدی:
الف) در یکی از سفرها که پسر آقا با لباس غیر روحانی همراه من بود، به هر کدام از ما یک کارتن چینی هدیه دادند که خانم آقا از آن استفاده نکرده و گفته بود "این ظروف از سطح زندگی ما بالاتر است و نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. (فرارو:۴۹۲۰۲)
ب) یک بار آقا به دیدن خانواده شهید رفته بودند و پدر شهید به ایشان گفت: من از شما میخواهم که پسرهای من را صاحب خانه کنی و میدانم که شما هر کاری را اراده کنید میتوانید انجام دهید. ولی آقا در پاسخ میگویند من 4 پسر دارم که هیچ کدامشان خانه ندارند و نتوانستهام برای آنها کاری کنم. (فرارو:۴۹۲۰۲)
4. جمله ای از حجت الاسلام و المسلمین رشاد:
تا به حال چندين بار قصد كردهام با تلفن همراهم از كف پارهپاره و تركترك نعلين آقا عكس بگيرم تا مظلوميت و سادهزيستي «سيد علي» را به ديگران هم نشان بدهم. (تابناک:۱۲۱۰۱۰)
5. خاطراتی از دکتر حداد عادل:
الف) در سال 60 در اوايل رياست جمهوري شان، يك شب در خدمتشان بودم و صحبت ميكرديم. صحبت طولاني شد و ايشان گفتند: شام پهلوي ما بمان! من تصور كردم مثل بقيه جاها، ايشان زنگي ميزنند و ميزي در خور رئيس جمهور چيده ميشود، لكن ديدم ايشان به منزلشان زنگ زدند و پرسيدند: «خانم! فلاني امشب مهمان ماست، شام چه داريم؟» من نشنيدم خانم چه جواب دادند، ولي حرف ايشان را شنيدم كه گفتند: «عيبي ندارد، هرچه هست،بگذاريد توي سيني و بفرستيد. اگر هم كم است، يك مقدار نان و پنير هم كنارش بگذاريد.» شايد خانمشان فكر ميكردند اين خلاف احترام مهمان است، ولي ايشان گفتند: «طوري نيست، نگران نباشيد.» تلفن كه قطع شد و گوشي را زمين گذاشتند، گفتند: «شام به اندازه يك نفر بيشتر نداشتيم و خانم نگران بودند. گفتم اشكالي ندارد.» بعد از 10 دقيقه يك سيني آوردند كه در آن غذاي معمولي به اندازه يك نفر بود و كنار آن نان و پنير و مختصري مخلفات ديگر گذاشته بودند. اين وضعيت ذرهاي براي ايشان مشكل و مهم نبود و خيلي طبيعي و راحت برخورد كردند. من در دلم خدا را شكر ميكردم و الآن هم شكر ميكنم كه يك كسي به دنيا به اين شكل نگاه و اين طور زندگي ميكند. (فارس:8905280017)
ب) خاطرهاي از سالهاي قبل از انقلاب نقل كنم كه خود ايشان در زمان رياست جمهوري شان براي من تعريف ميكردند. ايشان ميگفتند من و آقاي هاشمي مدتي تحت تعقيب ساواك و در خانهاي در خيابان گوته مخفي بوديم. پولي نداشتيم و زندگي خيلي بر ما سخت ميگذشت. سر كوچه ما يك مغازه بقالي بود كه مايحتاج خود را از او ميخريديم و به قدري به او بدهكار شده بوديم كه خجالت ميكشيديم برويم و از او تقاضاي نسيه كنيم. (فارس: 8905280017)
6. خاطراتی از حجت الاسلام و المسلیمن احمد مروی:
الف) يا 14 سال قبل يكي از مسئولين كه ميخواست آپارتماني به قيمت 20 ميليون تومان در تهران بخرد و نامهاي به من داد كه به دست رهبري برسانم، نامه را كه به آقا دادم نگاهي كردند و گفتند واقعا نميشود اين خانه را ارزانتر بخرد، اصلا چه لزومي دارد منزل 20 ميليون توماني بگيرد (ا.ط:بیست میلیون آن زمان خیلی بود!!)، بعد به من گفتند "ميترسم در حكومت و جامعه ما طبقه جديدي از مرفهين ايجاد شود كه به بيتالمال هم دست اندازي كنند ". (الف:63548)
ب) آيتالله خامنهاي به برخي مسئولين تاكيد ميكردند كه هدايايي كه از خارجيها ميگيريد و گران قيمت است مال بيتالمال است نه مال خودتان؛ براي مثال به يكي از معاونين وزرا يك بنز گران قيمت هديه داده شده بود كه آقا گفته بود اينها در برابر هدايايي است كه از بيت المال ميبريد پس مال بيتالمال است، هدايايي هم كه به خودشان داده ميشود را يا به آستان قدس ميدهند يا پخش ميكنند. يك بار يكي از سران عرب چهار يا پنج عباي گران قيمت به آقا داده بود و آقا عباها را به من داده و گفتند اين را ببر قم بفروش از پولش 14 و يا 15 عبا بخر بده به طلاب.
ج) چند سال قبل شب عيد فطر دفتر بوديم براي استهلال و كارهاي آن، نماز را به امامت ايشان خوانديم بعد از نماز گفتند افطار را برويم منزل ما و ما تعارف كرديم كه نه اگرچه تمايل داشتيم كه برويم ايشان اصرار كردند كه نه بياييد منزل ما، ما هم رفتيم، سر سفره چاي بود و نان و پنير و ظرفي حلوا، ما با اين غذاها خودمان را سير نكرديم كه براي غذاي اصلي جا داشته باشيم، به اشاره از خادم آقا كه پيرمردي است پرسيديم خبري است گفت نه همين غذاست. وقتي آقا رفتند اين خادم گفت خانواده آقا رفتهاند مشهد و براي خانه يك ظرف بزرگ حلوا درست كردهاند افطار همين را هر شب ميخوريم، درباره سحري پرسيديم گفت "هر شب من يك آبگوشتي براي سحر بار ميگذارم و سحر با آقا ميخوريم". (الف:63548)
د) درس خارج از ايشان خيلي كار ميبرد به انصاف از درسهاي بسيار خوب حوزه هم است، يك بار به آقا عرض كردم آقا دوستان راديو مايلند درس شما را پخش كنند و درس برخي از مراجع قم را هم پخش ميكنند، پرسيدند آيا درس همه پخش ميشود و اين امكان براي همه است، گفتم نه مگر راديو چهقدر ظرفيت دارد، بعد گفتند پس من هم نميخواهم پخش شود. (الف:63548)
7. خاطره ای از فرید حداد عادل:
آقا خیلی کتاب دارند، خیلی کتاب به ایشان هدیه میشود و خیلی کتاب هم میخرند و خیلی کتاب هم میخوانند. اما این محیط کاملا ساده است. کف آنجا موکت است. هیچ تجملات خاصی در آن نیست. نه اینکه امکان آن نباشد بلکه رهبری اجازه ورود تجملات به زندگی خودشان را نمیدهند. یک وقت هم به مناسبت تولد پسرم، آقا را دیدم و ایشان در گوش یحیی ما ( محیالدین) اذان گفتند. حاج آقا مجتبی به ایشان گفتند آقا فرید دوست دارند از شما یک چیزی به یادگار داشته باشند. مقام معظم رهبری گفتند یادگاری چه باشد؟ حاج آقا مجتبی چون می دانست من دوست دارم یک انگشتری از آقا بگیرم توصیفاتی کرد. ایشان فرمودند: فهمیدم و انگشترشان را دادند. (تابناک:۱۵۳۸۳۲)
8. خاطره ای از سرلشکر رحیم صفوی:
یك روز كه در منزل مقام معظم رهبری در خدمت ایشان بودم بحث ما قدری به طول انجامید و نزدیك مغرب شد. پس از اقامه نماز در محضر ایشان، معظم له رو به من كردند و فرمودند: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید. بنده در عین حال كه این را توفیقی می دانستم، خدمتشان عرض كردم: اسباب زحمت می شود. مقام معظم رهبری فرمودند: نه! بمانید هر چه هست با هم می خوریم. وقتی سفره را پهن كردند و شام را آوردند، دیدم غذای ایشان و خانواده شان چیزی جز املت ساده نیست. من نیز بر آن سفره مهمان بودم و مقداری از همان غذای ساده را خوردم. (آوینی دات کام)
9. خاطره ای از مهندس حمید میرزاده:
در زمان ریاست جمهوری، حضرت آیت الله خامنه ای یک چک پنجاه هزار تومانی برای نخست وزیر وقت - مهندس میرحسین موسوی - ارسال می نماید و می فرمایند: این حداکثر پولی است که ممکن است از بیت المال در هزینه های شخصی بنده جابجا شده باشد، کمتر از این است ولی شما این مبلغ را به حساب خزانه دولت واریز کنید تا من مدیون بیت المال نباشم. (آوینی دات کام)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر